آن چه که به طور معمول و متداول در این رشته صورت میگیرد، طراحی، تقویت و تنظیم فضا به منظور ایجاد توسعهای موزون و هماهنگ است. شهرسازی از طریق ابزار و روشهای خود میکوشد تا با طراحی و تفکر به شبکه معابر، کاربری اراضی، تراکم (نفر در واحد سطح)، محدودهها و حریمها نظم ببخشد.
برنامه ریزی شهری به عنوان یک رشته اولین بار در سال ۱۹۱۰ میلادی و به دنبال مشکلات نشات گرفته از انقلاب عظیم صنعتی مطرح شد[۱]، هر چند تاریخ برنامه ریزی برای شهر به گذشتههای بسیار دورتر و شکلگیری نخستین تمدنهای بشری در هند، میانرودان و مصر بر میگردد.
امروزه روشهای مختلفی به عنوان الگوهای موفق برنامه ریزی شهر مطرح میشوند که هریک طرفداران فراوانی در میان مدیران شهری دارد. شهرهایی با مبنای حرکت خودرو، شهر بر مبنای حرکت افراد پیاده و دوچرخه، شهر بر مبنای جهت وسایل نقلیه عمومی و شهرسازی بر مبنای پاسخگویی به نیازهای متنوع شهروندان[۲]
در حال حاضر بسیاری از بیانیههای سازمان ملل متحد، دستورالعمل انجمنها و سازمانهای غیردولتی دخیل در امور شهرسازی با استفاده از تعریف واژه «رشد هوشمند» به دنبال ارتقای محیط زندگی از طریق گسترش حرکت افراد پیاده هستند[۳] کاهش آلودگی هوا، افزایش بلند مرتبه سازی، نزدیکی و در دسترس بودن خدمات شهری، عدم نیاز به توسعه سطحی زیرساختها و خدمات شهری، عدم تخریب فضاهای سبز و کمربندهای سبز در اطراف شهرها از مزایای حرکت به سوی رشد هوشمند و در نهایت دستیابی به شهرکامل میباشد[۴]